سيزدهم ارديبهشت سالروز تولد زنده ياد جعفر بزرگي يكي از چهره هاي ماندگار سينما، تلويزيون و موسيقي است.
به گزارش خبرآنلاين، جعفر بزرگي متولد سال 1296 در تهران بود. او بعد از دوران تحصيل و با گوش دادن به صفحات گرامافون به هنر علاقه مند شد. بزرگي فعاليت هاي تئاتري خود را در سينما سپه دنبال كرد و با افتتاح راديو ژاندارمري و راديو شهرباني، فعاليت خود را با حسين شهبازيان در اين مركز ادامه داد.
او از سال 1318 تا 1327 روزهاي جمعه، نيم ساعت در راديو خوانندگي مي كرد كه آهنگ «مرغ سحر» يكي از آن هاست.
بزرگي كنسرت هايي هم به همراهي حسينعلي وزيري تبار و يوسفي در تئاتر تهران اجراء كرد و صفحاتي از خود باقي گذاشت و بعد از افتتاح راديو اصفهان، براي فعاليت در آن راديو به اصفهان رفت.
او بازي در سينما را از 1368 با فيلم «بچه هاي طلاق» ساخته تهمينه ميلاني آغاز كرد. از ديگر فيلم هاي بزرگي مي توان به «بچه هاي طلاق»، «افسانه آه»، «ديگه چه خبر؟!» «سگ كشي»، «درخت گلابي» و «شور عشق» اشاره كرد. بزرگي آخرين بار سال 1383 و در 87 سالگي در فيلم «كوچولوي خوش شانس» نقش آفريني كرد.
بزرگي مجري تلويزيون هم بود. برنامه موفق و پربيننده «سالمندان» يكي از كارهاي او در اين حوزه بود. اين پيشكسوت كه در برنامه هاي كودك و نوجوان در قالب تركيبي و نمايشي شبكه هاي سراسري و جام جم نيز فعال بود، اول تيرماه 1385 با حضور در برنامه «رنگين كمان» شبكه تهران از خاطرات خود در برنامه هاي كودك گفت.
زنده ياد بزرگي پنجم مرداد 1385 در 89 سالگي دار فاني را وداع گفت.

کارآگاهان پليس آگاهي شهرستان صومعه سرا مالک يک دستگاه سواري مگان که اقدام به سرقت وجه نقد کرده بود را دستگير کردند.
در پي مراجعه فردي به پليس شهرستان صومعه سرا و اعلام اينکه 85 ميليون ريال وجه نقد از داخل خودرو وي به سرقت رفته، بررسي موضوع به صورت ويژه در دستورکار کارآگاهان پليس آگاهي اين شهرستان قرار گرفت و کارآگاهان آگاهي با تحقيقات نامحسوس پليسي و پيگيري هاي شبانه روزي خود سرانجام شخصي به هويت ?محمد? 31 ساله را در حالي که سوار بر خودروي شخصي مگانش بود دستگير کردند.

پس از دستگيري و انتقال متهم به مقر انتظامي، وي پس از تناقض گويي هاي فراوان در بازجويي هاي پليس سرانجام لب به اعتراف گشود و به سرقت 85 ميليون ريال وجه نقد از داخل خودرو اعتراف کرد.

به گزارش ايسنا، متهم پس از دستگيري و اعتراف به بزه انتسابي همراه پرونده براي سير مراحل قانوني تحويل مقام قضايي شد.
 

سريال «بيدار باش» ساخته احمد كاوري از 30 ارديبهشت ماه روانه آنتن شبكه يك سيما مي شود.
به گزارش شبكه ايران، سريال «بيدار باش» با نام قبلي «جنگ بازي» به كارگرداني اجمد كاوري با پايان پخش مجموعه «حيراني» از سي ام ارديبهشت ماه امسال روي آنتن شبكه يك مي رود.
اين سريال يكي از گزينه هاي پخش در ايام نوروز از شبكه يك سيما بود كه در نهايت سريال «چك برگشتي» سيروس مقدم روانه آنتن اين شبكه شد.
جواد نوروزبيگي تهيه كننده اين سريال در گفت وگو با شبكه ايران ضمن تاييد تغيير نام اين سريال به «بيدار باش» گفت: اين سريال 15 قسمتي 9 بهمن كليد خورد و بيشتر بخش هايش در شهرك دفاع مقدس و خانه اي قديمي در خيابان جمهوري تصويربرداري شد.
وي افزود: هم اكنون با آخرين مراحل تصويربرداري، ساخت موسيقي را آريا عظيمي نژاد برعهده گرفته و صداگذاري را آرش قاسمي برعهده دارد.
به گفته نوروز بيگي، داستان «بيدار باش» درباره يك گروه تئاتر است كه در ايام نوروز براي اجراي نمايش راهي جبهه هاي جنگ مي شوند. اين گروه قصد دارند اوقات خوشي را براي رزمندگان فراهم كنند، حوادث مختلف باعث مي شود كه آنها به مرور زمان اضطرابشان كم شود و با گذشت زمان به باورهاي معنوي برسند.
اكبر عبدي (سليمان)، مجيد صالحي(گرزين پسر سليمان)، رضا ناجي، امير نوري، اميررضا دلاوري، عارف لرستاني، هادي كاظمي، رابعه اسكويي، خاطره حاتمي و... در اين مجموعه طنز ايفاي نقش مي كنند.
اين سريال 15 قسمتي قرار است با اتمام «حيراني» در باكس ساعت 22:15 شبكه يك سيما به پخش برسد.

                                                             بدون شرح!                               نظریادتون نره!   

رابرت پاتینسن بازیگر سری فیلم‌های «گرگ و میش» در تریلر روان‌شناختی «ماموریت: لیست سیاه» مقابل دوربین می‌رود.

به گزارش خبرآنلاین، این فیلم داستان واقعی اریک مادکس بازپرس ارتش است که هدایت عملیات به دام انداختن صدام حسین دیکتاتور پیشین عراق را به عهده گرفت.

«ماموریت: لیست سیاه» را قرار است ژان-استفان سوور بر مبنای فیلمنامه‌ای از اریک یندرسن کارگردانی کند.

یندرسن که خود یکی از تهیه کنندگان این فیلم است، فیلمنامه را بر اساس کتاب «ماموریت: لیست سیاه 1: داستان جستجو برای پیدا کردن صدام حسین به روایت سربازی که طراح اصلی عملیات به دام انداختن او بود» نوشته است.

مادکس نویسنده این کتاب است. او نقش مهمی در پیدا کردن مخفیگاه صدام حسین داشت.

رابرت پاتینسن در «ماموریت: لیست سیاه» نقش مادکس را بازی می‌کند. این بازیگر 26 ساله بریتانیایی بیش از همه برای بازی در نقش ادوارد خون‌آشام در سری فیلم‌های «گرگ و میش» شهرت دارد.

آخرین فیلم این مجموعه با عنوان «ماجرای دنباله‌دار گرگ و میش: سپیده‌دم - قسمت 2» در مرحله پس از تولید قرار دارد.

پاتینسن دو فیلم «بل آمی» و «کاسموپلیس» را هم آماده نمایش دارد که فیلم دوم به کارگردانی دیوید کراننبرگ یکی از رقبای نخل طلای این دوره جشنواره کن است.

به گزارش خبرگزاری رهانیوز از کرمان به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس استان کرمان، بی‌احتیاطی موتورسواران 250 کشته و زخمی در فروردین امسال در استان کرمان بر جای گذاشت.

مسعود غفوریان اظهار داشت: موتورسواران در 61 درصد از تصادفات شهری در فروردین ماه نقش داشته‌اند که موجب جان باختن پنج نفر و مجروح شدن 245 موتورسوار شده است.

غفوریان بیان داشت: در همین مدت موتورسواران زرندی با 92 درصد، موتورسواران بمی با 70 درصد و موتورسواران سیرجانی با 63 درصد بیشترین نقش را در تصادفات شهری داشته‌اند.

وی خاطرنشان کرد: موتورسواران در رفسنجان با 59 درصد و در کرمان با 54 درصد در رتبه‌های بعدی حوادث رانندگی قرار گرفته‌اند.

رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی استان کرمان افزود: استفاده نکردن از کلاه ایمنی و تجاوز از سرعت مطمئنه بیشترین دلیل این حوادث بوده و بیشترین تصادفات هم در ساعات بین16 تا 20 رخ داده است.

واژگوني يک دستگاه سواري پرايد در بلوار اميرکبير سمنان، مرگ يک دختر دانشجو را رقم زد.

به گزارش خبرگزاري مهر، اين سانحه ساعت 14 ديروز در بلوار اميرکبير سمنان ، نرسيده به پمپ بنزين پيوندي رخ داد .

خودروي پرايد که با سرعتي سرسام آور به رانندگي يک دختر در حرکت بود به علت ناتواني راننده در کنترل وسيله نقليه منحرف و پس از آن واژگون شد .

در اين حادثه يکي از سرنشينان خودرو که دختري دانشجو ، اهل و ساکن سمنان بود به علت شدت جراحات وارده در بيمارستان جان باخت .

مصطفی دنیزلی پس از بازگشت به ایران جلسه ای با علی کریمی برگزار می کند تا کاپیتان تیمش را از تصمیم مبنی بر جدایی اش از پرسپولیس در پایان فصل منصرف کند.                                                                                                                                            به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز، در شرایطی که مصطفی دنیزلی در کنفرانس خبری بازی با الهلال و با وجود نمایش ضعیف و ناامید کننده کریمی، حمایت تمام قدی از کاپیتان تیمش داشت، مصاحبه جادوگر حسابی افکار سرمربی ترکیه ای را آشفته کرد.

مصطفی دنیزلی پس از شکست یک بر صفر تیمش مقابل الهلال یک بار دیگر علی کریمی را لیدر و کاپیتان تیمش خواند تا رسانه ها از حل شدن اختلاف بین کاپیتان و سرمربی پرسپولیس مطمئن شوند. با این وجود اما حمایت جدی دنیزلی از عملکرد نه چندان درخشان کریمی در بازی با الهلال، با مصاحبه ای که از کاپیتان شماره 8 تیمش روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت همراه شد.

علی کریمی در یکی از بدترین روزهای فوتبالی اش از مقابل دوربین خبرنگاران فرار نکرد و ضمن تشکر از دنیزلی، خطاب به هواداران پرسپولیس گفت: «چند بازی دیگر ما را تحمل کنند، پس از آن می روم تا رویانیان تیم رویایی اش را ببندد.»

خبر اعلام خداحافظی جادوگر خیلی زود به اتوبوس سرخپوشان رسید تا مصطفی دنیزلی از اظهارات کاپیتان تیمش شگفت زده شود. او خیلی زود از مترجم خود خواست همه حرف های جادوگر را برایش ترجمه کند.

افندی از تصمیم کریمی حسابی متعجب شد و به اطرافیانش گفت به علی کریمی برای ساختن تیم فصل آینده اش نیاز دارد. به همین خاطر سرمربی پرسپولیس پس از بازگشت از ترکیه جلسه ای با علی کریمی برگزار می کند تا او را از تصمیمش مبنی بر جدایی از پرسپولیس منصرف کند و احتمالا دلخوری های جادوگر از شرایط تیم را رفع کند.

این بازیکن اعتراض خود را به عدم حضور در بازی و همچنین بی احترامی مربیان تیم خود اعلام کرد که پیش از بازی اتفاق افتاد.                                                                                                                                                                                              به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، امیرآبادی اعتراض خود به عدم حضورش در کنفرانس خبری قبل از بازی با الریان را اعلام کرد و معتقد بود که بدلیل عدم ایجاد مشکل در تیم پیش از بازی به این مسئله اشاره ای نکرد و تحمل کرد تا پس از برد استقلال موضوع را مطرح کند.

امیرآبادی تمایل داشت به عنوان کاپیتان و نفر اول تیم در کنفرانس خبری همراه مظلومی باشد، اما کادر فنی بدلیل اینکه قصد نداشتند از این بازیکن استفاده کنند، با پژمان منتظری در کنفرانس خبری، حاضر شدند تا امیرآبادی از این اتفاق عصبانی شده و آنرا بی حرمتی و بی احترامی به خود تلقی کند.

گفتنی است:‌ «امیرآبادی خطاب به مظلومی اعلام کرد که اعضای تیم برای کاپیتان تیم ارزشی قائل نیستند و این موضوع باعث شده است که وی هیچ انگیزه ای برای تمرین کردن نداشته باشد،‌از طرفی وی به عدم حضور در ترکیب تیم نیز معترض بود و به این مسئله نیز اشاره کرد.»

از طرفی، پرویز مظلومی نیز تنها به عدم آمادکردن در تمرینات و بازی هایی که استقلال را همراهی کرده است اشاره کرد و از وی خواست تا تلاش خود را بیشتر کند زیرا در غیر این صورت امیرآبادی و هیچ بازیکن دیگری جایی در ترکیب استقلال ندارند.

با سلام و با تشکر از اینکه با بیمارستان روانی استان تماس گرفته‌اید. لطفآ پس از گوش دادن به فهرستی که متعاقبآ ارائه میشود شماره مورد نظر خود را انتخاب کنید:

۱) اگر دچار اختلال «وسواسی- اضطراری» هستید عدد ۱ را مکررآ فشار دهید!

۲) اگر دچار اختلال «شخصیت وابسته» هستید لطفآ از یکنفر بخواهید عدد ۲ را برای شما فشار دهد!

۳) اگر دچار اختلال «تعدد شخصیت» هستید لطفآ اعداد ۶،۵،۴،۳ را فشار دهید!

۴) اگر دچار «پارانویا» هستید ما بخوبی میدانیم شما که هستید و چه منظوری دارید! پشت خط منتظر بمانید تا بتوانیم شما را ردیابی کنیم!

۵) اگر دچار «هذیان» هستید عدد ۷ را فشار دهید تا تلفن شما به سفینه موجودات فضایی وصل شود!

۶) اگر دچار «اسکیتزوفرنی» هستید بدقت گوش کنید. صدای آرامی به شما خواهد گفت دقیقآ چه شماره‌ای را باید فشار بدهید!

۷) اگر دچار اختلال«سرخوشی- افسردگی» هستید فرقی نمیکند چه عددی را فشار دهید چون هیچ چیز نمیتواند به بهتر شدنتان کمک کند!

۸) اگر دچار اختلال«نارسا خوانی» هستید اعداد ۷،۸،۷،۸،۷،۸ را فشار دهید!

۹) اگر دچار اختلال«دوقطبی» هستید لطفآ پیامتان را قبل از شنیدن بوق یا بعد از شنیدن بوق بگذارید!

۱۰)اگر دارای مشکل«اعتماد به نفس پایین» هستید لطفآ گوشی را بگذارید. تلفنچی‌های ما سرشان شلوغ‌تر از آن است که وقتشان را به صحبت با شما تلف کنند!

۱۱) اگر دچار اختلال«حافظه کوتاه مدت» هستید لطفآ عدد ۹ را فشار دهید، اگر دچار اختلال«حافظه کوتاه مدت» هستید لطفآ عدد ۹ را فشار دهید، اگر دچار اختلال«حافظه کوتاه مدت» هستید لطفآ عدد ۹ را فشار دهید، اگر دچار…         نظریادتون نره...

مامانم داره به یه زنه آمریکایی هفت سینو توضیح میده:

It should start with “S”, like APPLE!!                                                                                                                                                                                                                                                                             ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------  عموم آمریکا زندگی میکنه…
با کلیییی ذوق و شوق گفتم: عمو من خیلی دوس دارم بیام اونجا زندگی کنم.
برگشته میگه : خب اینجا کسی رو داری بری پیشش؟؟؟                                                                                            

یه بار تو یه جمعی بودم مامانم زنگ زد گفت : یه سوالی ازت می پرسم اونجا تابلو نکن ! فقط با اره یا نه جواب منو بده ! باشه ؟
گفتم : باشه
گفت: اوضاع اونجا چه جوریه ؟!!!!!!!!!                                                                                                               

دیشب تو سرمای خدا درجه زیر صفر، مرامی یه خانوم مسن رو سوار کردم..
آخرش درآورده پول بده،میگم مرسی برای پول این کارو نکردم…
برگشته میگه : گو خوردی، پس برای چی اینکارو کردی عوضی!!                                                                           

میهمانان ویژه» جایگزین سریال «دختری به نام آهو» می‌شود. این مجموعه ۱۴ قسمتی روزهای زوج ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه از شبکه تهران به روی آنتن می‌رود و تکرار آن نیز در روزهای فرد پخش می‌شود.
سریال «میهمانان ویژه» به کارگردانی جواد رضویان، پس از پایان سریال «دختری به نام آهو» ۲۴ اردیبهشت ماه برای پخش از شبکه تهران آماده می‌شود.
«میهمانان ویژه» جایگزین سریال «دختری به نام آهو» می‌شود. این مجموعه ۱۴ قسمتی روزهای زوج ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه از شبکه تهران به روی آنتن می‌رود و تکرار آن نیز در روزهای فرد پخش می‌شود.
سریال «میهمانان ویژه» در ۱۴ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای به کارگردانی جواد رضویان برای پخش از شبکه تهران آماده شده است. علیرضا خمسه، رضا بابک، امیرحسین صدیق، آشا محرابی و افشین سنگ چاپ از جمله بازیگران این سریال هستند.

نگارش فيلمنامه فيلم تازه مسعود كيميايي با همكاري مصطفي خرقه‌پوش انجام مي‌شود.
به گزارش جوان امروز مسعود كيميايي كه از مدت‌ها قبل پيش‌توليد اوليه فيلم سينمايي «دست تنها» را آغاز كرده بود اين روزها آخرين مراحل نگارش اين فيلمنامه را سپري مي‌كند. نكته قابل توجه اينكه در نگارش فيلمنامه، مصطفي خرقه‌پوش با مسعود كيميايي همكاري مي‌كند. خرقه‌پوش پيش از اين سه فيلم آخر اين كارگردان «رئيس»، «محاكمه در خيابان» و «جرم» را تدوين كرده بود. طرح اوليه اين فيلمنامه متعلق به علي‌اكبر ثقفي است و مسعود كيميايي دو ماهي است نگارش و بازنويسي نهايي آن را با كمك خرقه‌پوش انجام مي‌دهد. به گفته مسعود كيميايي نگارش فيلمنامه بزودي به پايان مي‌رسد و درخواست پروانه ساخت به اداره نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد ارسال مي‌شود. فيلم «دست تنها» داستان مردي ميانسال است كه بعد از سال‌ها زندان براي كمك به دخترش چند روز مرخصي مي‌گيرد. توافقات نهايي براي حضور سعيد راد، اكبر زنجانپور و سوگل خالقي در اين فيلم انجام شده است. خبر جديد درباره ليست بازيگران همكاري گلچهره سجاديه با اين كارگردان است. او قرار است در فيلم تازه كيميايي يكي از نقش‌هاي اصلي را بازي كند.
سجاديه پيش از اين در «گروهبان»، «دندان مار» و «ردپاي گرگ» با كيميايي همكاري كرده بود و «دست تنها» جديدترين تجربه مشترك‌شان بعد از 20 سال محسوب مي‌شود. مسعود كيميايي فيلم تازه‌اش را احتمالاً اوايل تابستان كليد مي‌زند.

بولتن- خبر خيلي كوتاه بود: "رضا برجي"، عكاس معروف دفاع مقدس در بيمارستان بستري شد. شايد به خاطر همين كوتاه بودن خبر بود كه صدا و سيماي مثلا ملي، حتي به خودش زحمت نداد كه براي خالي نبوده عريضه، حتي يك گزارش خشك و خالي در اين‌باره تهيه كند. شايد به زعم اينها، ارزش خبري اين اتفاق از ماجراي رژيم لاغري داوودنژاد كمتر بوده است. شايد هم حضرات منتظرند تا رضا برجي هم خداي نكرده مانند ديگر رفقايش، از اين دنيا پر بكشد و آن وقت است كه تيم اكتيو واحد مركزي خبر دست به كار شوند و گزارش و خبر تهيه كنند و هي راه به راه "سبكبالان خراميدند و رفتند" را پخش كند.                                                                                                                      انگار بعضی مدیران و فعالان فرهنگی ما معتقدند كه جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی، ساخته و پرداخته‌ی کسانی‌ست که در نوستالژی جنگ گیر کرده‌اند و از آنجا که پس از آتش‌بس ایران و عراق، خاکریزی وجود نداشته تا این گیرکردگان تاریخ، دلمشغولی‌های‌شان را پر و بال دهند، یک جنگ ذهنی راه انداخته و با خلق نبردی انتزاعی در حوزه‌ی فرهنگ که معلوم نیست کی شروع شده و کی پایان خواهد یافت، دفتر و دستکی برای دل‌شان درست کرده‌اند. اسمش را هم گذاشته‌اند جنگ فرهنگی یا همان جنگ نرم معروف و اسم پاتوق‌شان را هم جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی.

حالا شما از چنین آدم‌هایی که از قضا، صاحب رسانه‌اند و پتانسیل‌های کار فرهنگی، به اشتباه در اختیارشان قرار گرفته چه انتظاری دارید؟ آنهايی که انقلاب اسلامی را همچون چکشی برای سفت کردن میخ پایه‌های میزشان می‌خواهند و یا آنرا همچون کارت اعتباری دائماً شارژ تلقی می‌کنند، کجا می‌خواهند و کی می‌توانند که انقلاب اسلامی را نه محصول دعواهای سیاسی امام (ره) و شاه دانسته و نه نتیجه‌ی نفت 40 دلاری و عدم حمایت کارتر از پهلوی؟ و این حضرات کجا و درک زمینه‌های فرهنگی وقوع، پیشرفت و اعتلای انقلاب اسلامی کجا؟ و اصلا اينها كجا و درك بزرگي و اهميت اشخاصي چون رضا برجي كجا؟! حاضرم شرط ببندم كه حتي خيلي از آنها حتي نام "رضا برجي" را هم نشنيده‌اند. و مگر نبود حال و روزگار سيد شهيدان اهل قلم! كه وقتي رهبر انقلاب بر سر جنازه‌اش حاضر شد تازه اين حضرات تكنوكرات فرهنگي، فهميدند كه آويني كه بوده.

جالب می‌شود اگر بین این آقایان مذکور، نظرسنجی انجام شود و از میان عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی، بین‌المللی و غیره، موثرترین عامل را در پیشروی جمهوری اسلامی جویا شوند. فکر نمی‌کنم این متولیان و فعالان فرهنگی، دو برگ تره هم برای فرهنگ در این خصوص خرد کنند. در این شرایط، چه معنی می‌دهد که من و شما توقع داشته باشیم بینش سیدمرتضی‌ها، بینش حاکم بر نهادهای تربیتی- فرهنگی ما باشد؟ چه معنی می‌دهد از کم کردن وقت برنامه‌ی فخیمه‌ی هفت، بخاطر پخش برنامه‌ی پر مخاطب نود ناراحت شویم؟ اصلاً من و شما حق نداریم که بگوییم سیمای انقلاب و ذهن مردم را تا این حد در اختیار هالیوود قرار ندهید. می‌دانید چرا؟ چون من و شما نمی‌فهمیم که سرگرم کردن مردم یعنی چه؟

راست می‌گفت رضا کیانیان در آژانس شیشه‌ای: "دوره‌ت تمام شده مربي"! انگار دوران مردان آسماني جنگ تحمیلی که نبردشان و تأثیر مبارزات‌شان جلوی چشم همه بود، تمام شده چه برسد به دوران مردان جنگ فرهنگی که نه تنها در سردار بودن ایشان، برخی از آقایون شک ندارند، بلکه در اصل جنگ، کلی حرف حدیث است.

چهار سال از درگذشت اسماعيل داور فر يكي از بازيگران عرصه سينما، تئا تر و تلويزيون گذشت.

به گزارش خبرآنلاين، زنده ياد اسماعيل داورفر كه بسياري او را در نقش «دوستعلي» در سريال دائي جان ناپلئون به خاطر مي آورند، سال 1311 در تهران متولد شد.

او پس از فارغ التحصيلي از هنرستان هنرپيشگي به طور آزاد با گروه مرواريد، پاسارگاد و گروه هنر ملي همكاري كرد و سپس در سال 1339 به استخدام اداره برنامه هاي تئا تر در آمد. داورفر از دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران مدرك ليسانس گرفت. او داراي ديپلم مدرسه تئا تر كاليفرنيا و مدرسه اليزابت هالووي بود و مدرك معادل دكترا در رشته بازيگري را از وزارت فرهنگ و هنر (اكنون ارشاد) دريافت كرد.

از جمله كارهاي داورفر در عرصه بازيگري تئا تر مي توان به «افول»، «صيادان» نوشته اكبر رادي، «چوب به دستهاي ورزيل» نوشته غلامحسين ساعدي، «مرده هاي بي كفن و دفن» نوشته ژان پل سار تر، «اشباح» نوشته هنريك ايبسن، «كرگدن» نوشته اوژن يونسكو، «مرغ دريايي» نوشته آنتوان چخوف، «جعفرخان از فرنگ برگشته» نوشته حسن مقدم، «اسب» سفيد نوشته ركن الدين خسروي، «حسن كچل» نوشته علي حاتمي و «بنگاه تئاترال» نوشته علي نصيريان اشاره كرد.
از سريال هاي تلويزيوني او به غير از «دايي جان ناپلئون» مي توان از «دليران تنگستان»، «بازم مدرسم دير شد»، «آقاي دلار»، «آژانس دوستي»، «مثل آباد» و «روزهاي خوب زندگي» نام برد.

داورفر همچنين در فيلم هاي سينمايي چون «گاو»، «آقاي هالو»، «صادق كرده»، «سرايدار»، «تاتوره»، «وكيل اول»، «لنگرگاه» و «زير بام هاي شهر» نقش آفريني كرد.                                                                                                                                                                          عزت الله انتظامي و ايرج راد در مراسم تشيع جنازه مرحوم داورفر

او 14 ارديبهشت سال 1387 در 76 سالگي بر اثر سكته قلبي درگذشت.

در مراسم تشييع پيكر مرحوم داورفر چهره هايي چون عزت الله انتظامي، جمشيد مشايخي، داريوش اسد زاده، اكبر زنجانپور، ايرج راد، سعيد پورصميمي، زنده ياد جمشيد لايق، زنده ياد فاطمه طاهري، قطب الدين صادقي، هادي مرزبان، مرتضي احمدي و ملكه رنجبر حضور داشتند  

اواز یک چلچله در مرگ من.
شاید لبخند تو باشد.
لبخندی که در زیر مشکی پوشت به کفنم خواهی زد.
کفنی که به یاد تو دوختم.
تا تو مرا در قامت یک قامت ببینی.
نه در تجسم یک تابوت..!                                                                                                                                                                                                به اعتبار چه آیینه ای، عزیز دلم
به هرکه می رسی از اشک و آه می گویی

دلم به نیم نگاهی خوش است، اما تو
به این ملامت سنگین، نگاه می گویی؟