بزرگترین وبلاگ علمی وتحقیقاتی وسرگرمی وهنری درآسیا
این وبلاگ اونی هست که شما به دنبالش بودید
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 10:38 :: نويسنده : پیام عب

دایناسورها بین ۶۵ تا ۲۳۰ میلیون سال پیش بر روی زمین زندگی می‌‌کردند.


دایناسورها برخلاف دیگر خزندگان نظیر مارمولکها، پاهای بلند و کشیده‌ای داشتند که آنها را قادرمی ساخت بدن خود را از سطح زمین بالا نگه‌دارند. آنها به سهولت بر روی زمین حرکت می‌‌کردند و برخی نبز به خوبی می‌‌دویدند. دایناسورها گونه‌های متنوعی از قبیل، گیاه خواران غول پیکر به طول 27 متر (90 پا)و گوشتخواران سریع السیرکه بعضا" کوتاه تر از 5/1 متر (5 پا) بودند را شامل می‌‌شدند.

برخی از دایناسورهای گیاه خوار، دارای دندانهایی برای جویدن و خرد کردن غذا به قطعات کوچک جهت بلعیدن و هضم کردن بودند. ......

متن کامل در ادامه مطلب 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 10:36 :: نويسنده : پیام عب

نتایج بررسی های دانشمندان آمریکایی و ایتالیایی نشان می دهد که مغز انسان حتی در حالت استراحت بدن نیز نمی خوابد و تمایل به ادامه کار و فعالیت دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل ازمهر، محققان دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس و موسسه فناوری های پزشکی زیستی پیشرفته با هزینه مالی برنامه "ماری کوری" کمیسیون اروپا که نتایج بررسی های خود را در مجله "آکادمی علوم آمریکا" (Pnas) منتشر کرده اند، کشف کردند حتی هنگامی که چشم ها بسته هستند، انسان در سکوت مطلق قرار دارد و به هیچ موضوعی فکر نمی کند مغز نمی خوابد و به کار خود ادامه می دهد.

فعالیت های مغزی حتی وقتی که هیچ تحریک خارجی وجود نداشته باشد شبکه های نورونی خود را مشابه رفتارهای فعال مثل دیدن، حرکت کردن یا به خاطر آوردن فعال نگه می دارد.

تاکنون تصور براین بود که مغز درحالت خواب و استراحت انسان می خوابد اما این تحقیق جدید نشان می دهد که مغز در اینحالت هم فعالیت خود را حفظ می کند.

به منظور کسب این نتایج، دانشمندان با استفاده از تصاویر رزونانس مغناطیسی عملکردی، فعالیت های مغزی 15 داوطلب سالم را درحالی که با چشمان بسته استراحت می کردند مورد بررسی قرار دادند.

در این آزمایش دانشمندان هر شبکه ای را که منطبق با کد نورونی خاصی بود، شناسایی کردند. این نوع کد از ترکیب ریتم های مغزی مختلف حاصل می شود.

درحقیقت این محققان برای اولین بار نشان دادند که این شبکه ها از فعالیت گروهی از فضاهای مغزی تاثیر می پذیرند و به این ترتیب به فعالیت خود حتی درحالت خواب و استراحت هم ادامه می دهند.

دانشمندان در توضیح این پدیده دو احتمال را مطرح کردند. اولین احتمال نشان می دهد که فضاهای مغزی مختلف به صورت آناتومیکی به یکدیگر متصل می شوند و به صورت فیزیولوژیکی به نوسان کردن خود ادامه می دهند.

براساس احتمال دوم، این امواج نوسانی خاطره فعالیت های قبلی را حفظ می کنند. این خاطرات باعث انجام فعالیت های رفتاری این فضاهای مغزی آینده می شود.

به گفته این دانشمندان، ویژگی های شبکه های نورونی می توانند در آینده منجر به مطالعه تومورها، سکته های مغزی و بیماری های تخریب نورونی مثل آلزایمر شود. 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 10:25 :: نويسنده : پیام عب

واژه کروموزم به مفهوم جسم رنگی ، که در سال 1888 بوسیله والدیر بکار گرفته شد. هم اکنون این واژه برای نامیدن رشته‌های رنگ‌پذیر و قابل مشاهده با میکروسکوپهای نوری بکار می‌رود که از همانندسازی و نیز بهم پیچیدگی و تابیدگی هر رشته کروماتین اینترفازی در سلولهای یوکاریوتی تا رسیدن به ضخامت 1000 تا 1400 نانومتر ایجاد می‌شود. در پروکاریوتها نیز ماده ژنتیکی اغلب به حالت یک کروموزوم متراکم می‌شود. در برخی باکتریها علاوه بر کروموزوم اصلی که اغلب ژنها را شامل می‌شود کروموزوم کوچک دیگری که بطور معمول آن را پلاسمید می‌نامند، قابل تشخیص است گر چه تعداد کمی از ژنها بر روی پلاسمید قرار دارند.

اما از آنجا که در بیشتر موارد ژنهای مقاومت به آنتی بیوتیکها بر روی آن جایگزین شده‌اند، از نظر پایداری و بقای نسل باکتری اهمیت زیادی دارد. کروماتین در ساختمان کروموزوم به شکل لوپ دیده می‌شود. لوپها توسط پروتئینهای اتصالی به DNA که مناطق خاصی از DNA را تشخیص می‌دهند پابرجا می‌ماند. سپس مراحل پیچ خوردگی نهایتا نوارهایی را که در کروموزومهای متافازی دیده می‌شود ایجاد می‌کند. هر تیپ کروموزومی یک نوع نواربندی اختصاصی را در ارتباط با نوع رنگ آمیزی نشان می‌دهد. این رنگ آمیزیها منجر به مشخص شدن تعداد و خصوصیات کروموزومهای هر گونه از موجودات زنده می‌گردد. که این خصوصیات تعدادی و مورفولوژیک کروموزومها را کاریوتیپ می‌نامند.

متن کامل در ادامه مطلب 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 9:59 :: نويسنده : پیام عب

در بسیاری از کشورها از جمله ژاپن مردم عقیده دارند که گروه خونی در شخصیت و موفقیت های شغلی نقش دارد و حتی هنگام ازدواج نیز به گروه خونی یکدیگر اهمیت می دهند.
در کشورهای غربی نیز معتقدند که گروه خونی افراد، شخصیت آنها را متاثر می سازد و به این ترتیب تفاوت های افراد را تا حدودی به تفاوت های گروه خونی آنها ارتباط می دهند.
جالب است بدانید که در جنگ جهانی دوم ، ژاپن سربازان را طبق گروه خونی آنها در یک گردان دسته بندی می کرد. این نظریه ، در نهایت برای هر گروه خونی ویژگی های خاص آن را تعیین می کند:


گروه خونی O:
این یک گروه خونی کلی و اصیل است و افرادی که این گروه خونی را دارند در سرتاسر جهان وجود دارند. به همین دلیل نیز اهداکنندگان عمومی هستند، چرا که گروههای دیگر از آن مشتق می شوند. پس همه می توانند دریافت کننده آن باشند.
افرادی که این گروه خونی را دارند از نظر ویژگی های روانشناسی و شخصیتی افرادی اجتماعی و سالم بوده ، تمایل به خوردن غذاهای گوشتی و میوه ها دارند و میل چندانی به گروه غلات ندارند.
چنین افرادی می توانند سیاستمدار، وزیر، سرمایه گذار یا ورزشکار خوبی باشند.

گروه خونی A:
گروه خونی بعدی گروه خونی Aاست که دومین رتبه را از نظر فراوانی به خود اختصاص می دهد.
چنین گروه خونی در افرادی که در آسیا و خاورمیانه زندگی می کنند، بیشتر دیده می شود. این افراد توانایی بیشتری برای مقابله با بیماری های عفونی دارند.
البته در مناطق مدیترانه ای نیز به اندازه منطقه هند و اروپایی گستردگی دارند. این افراد بیشتر به غلات و کمتر به گوشت علاقه دارند.
افرادی عموما خوشبین هستند و در کارهای گروهی سازمان دهنده ، مطیع و در عین حال نیرومند هستند. انعطاف پذیر، تودار و بدون اعمال خشونت هستند و برای کارهای حسابداری ، امور اقتصادی و مالی ، برنامه نویسی ، مهندسی کامپیوتر و نویسندگی شایسته هستند، همچنین کتابداران خوبی نیز هستند. 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 1:54 :: نويسنده : پیام عب

هَشت‌پا یا اُختاپوس یک جانور آبزی از رده سرپایان است که در بخش‌های گوناگونی از اقیانوس‌های جهان، به‌ویژه در آب‌سنگ‌های مرجانی زندگی می‌کند.

۳۰۰ گونه از هشت‌پا شناسایی شده که این تعداد، یک‌سوم از تمامی گونه‌های سرپایان را تشکیل می‌دهد.

هشت‌پاها از زیرردهٔ نیام‌داران (Coleoidea)، بالاراستهٔ هشت‌پاشکلان (Octopodiformes) و راستهٔ هشت‌پایان (Octopoda) است.

هشت‌پاها دارای هشت بازو هستند که بر روی آن‌ها دو ردیف کلاهک مکنده وجود دارد. بر خلاف بیشتر سرپایان، هشت‌پاها تقریباً هیچ اسکلت درونی ندارند و بدنشان کاملاً ‌نرم است. آن‌ها نه مانند ناتیلوس صدف بیرونی دارند و نه مانند سرپاور (ماهی مرکب) استخوان درونی دارند. یک منقار، شبیه به منقار طوطی، تنها قسمت سفت در بدن هشت‌پاها است. این منقار به هشت‌پا توانایی رفتن به لای شکاف‌های باریک بین صخره‌های زیرآبی به هنگام گریختن از دست مارماهی موری و دیگر ماهیان شکارچی را می‌دهد.

هشت پا، حیوانی بدون مهره است، قابلیت دید سه بعدی و رنگی دارد و بسیار سریع تعلیم می پذیرد. پیچیدگی ساختار هشت پا ظاهرا كنترل همزمان هشت بازویش است، به طوری كه دانشمندان كنجكاو شده اند كه بدانند این عمل چگونه هدایت می شود.
آنها طی آزمایشات خود به این نتیجه رسیدند كه هر یك از بازوهای هشت پا به طور مستقل برای حركت برنامه ریزی شده است زیرا موقع درگیری به طور مستقل عمل می كنند. دانشمندان چنین نتیجه گرفتند كه دستورات عصبی نباید از مغز صادر شده باشند، بلكه هر بازو باید فرمان مستقلی برای خود داشته باشد. آنها پس از تحریك هشت پا توسط نیروی الكتریكی و ضربه به این نتیجه رسیدند كه حركات پیچیده بازوهای هشت پا نتیجه یك سیستم فرمان دو مرحله ای است. مغز فرمان حمله، حركت و.... را صادر می كند و هر یك از بازوها فرمان را به یك حركت مستقل تبدیل می كنند. حركت بازوهای هشت پا بجز دراز كردن و خم كردن نوك آنها، به یك شكل انجام می پذیرد. بازوها از عضله، بافت پیوندی و مقدار زیادی سلول عصبی تشكیل شده اند. در یك بازو در حدود ۵۰ میلیون سلول عصبی به طول ۲ متر پخش شده اند و چهارصد هزار سلول عصبی برای كنترل حركات عضله به كار گرفته می شوند. سیستم عصبی بازوها به وسیله اكسورها به مغز متصل می شوند.
سازندگان روبوت و متخصصان كامپیوتر از چند سال قبل به تواناییهای هشت پا به عنوان الگویی برای توسعه برنامه ریزی روبوت هایی كه به راحتی در تمام جهات بتوانند حركت كنند و وظایف متفاوتی را به انجام برسانند، علاقمند شده اند. زیرا تاكنون دانشمندان از حركات دست انسان به عنوان الگویی برای ساخت بازوی روبوت ها استفاده می كردند. محورها و مفصلهای سخت در این الگو، قابلیت توانایی در حركات بازو را بشدت محدود می كند.                      http://iranom.loxblog.com/

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 1:9 :: نويسنده : پیام عب

اسید اسکوربیک یا ویتامین C یکی از محبوب‌ترین و مشهورترین داروهایی است که افراد سالم و بیمار هر دو به یک اندازه از مصرف آن لذت می‌برند.
ویتامین C در گروه ویتامین‌ها قرار دارد و به شکل قرص‌های ۱۰۰ و ۲۵۰ میلی‌گرمی و قرص جوشان ۱۰۰۰ میلی‌گرمی، پودر ۵۰۰ میلی‌گرمی و آمپول ۵۰۰ میلی‌گرمی در داروخانه‌های کشور موجود است. اما قرص جوشان آن به ویژه در فصول سرد سال طرفدار بیشتری پیدا می‌کند.

ویتامین C، ویتامین محلول در آب است که از اجزای ضروری برای ساخت و نگهداری کلاژن و بافت محیطی بین سلولی است. مصرف این دارو سبب تقویت دستگاه ایمنی و افزایش سرعت بهبود زخم می‌شود، همچنین از تشکیل نیتروزآمین‌ها و نیتروز اوره‌های سرطان‌زا جلوگیری می‌کند.
موارد مصرف ویتامین C در پیشگیری و درمان بیماری اسکوروی، کمک به درمان سوختگی‌های شدید، بهبود شکستگی یا زخم بیماری‌های مزمن است.
میزان مصرف این دارو بر اساس نوع بیماری تعیین می‌شود. به‌طور مثال، در درمان بیماری اسکوروی روزانه ۱۰۰ میلی گرم تا ۲ گرم از راه خوراکی یا تزریقی مصرف می‌شود یا در سوختگی‌های شدید روزانه ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلی‌گرم به وسیله پزشکان توصیه می‌شود. 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...
پنج شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 23:55 :: نويسنده : پیام عب

شعار :هیچ وقت مقرور نشو برگ درختان وقتی می ریزند که فکر میکنند  طلا شدند آیا به این شعار اعتقاد دارید و در قسمت نظرات  شعارهای خود را بیان کنید.

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 23:8 :: نويسنده : پیام عب

کشیشى یک پسر نوجوان داشت و کم‌کم وقتش رسیده بود که فکرى در مورد شغل آینده‌اش بکند . پسر هم مثل تقریباً بقیه هم‌سن و سالانش واقعاً نمی‌دانست که چه چیزى از زندگى می‌خواهد و ظاهراً خیلى هم این موضوع برایش اهمیت نداشت .

یک روز که پسر به مدرسه رفته بود ، پدرش تصمیم گرفت آزمایشى براى او ترتیب دهد . به اتاق پسرش رفت و سه چیز را روى میز او قرار داد : یک کتاب مقدس، یک سکه طلا و یک بطرى مشروب .

کشیش پیش خود گفت : « من پشت در پنهان می‌شوم تا پسرم از مدرسه برگردد و به اتاقش بیاید . آنگاه خواهم دید کدامیک از این سه چیز را از روى میز بر می‌دارد . اگر کتاب مقدس را بردارد معنیش این است که مثل خودم کشیش خواهد شد که این خیلى عالیست . اگر سکه را بردارد یعنى دنبال کسب و کار خواهد رفت که آنهم بد نیست . امّا اگر بطرى مشروب را بردارد یعنى آدم دائم‌الخمر و به درد نخوری خواهد شد که جاى شرمسارى دارد .»


مدتى نگذشت که پسر از مدرسه بازگشت . در خانه را باز کرد و 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 22:37 :: نويسنده : پیام عب

گضنفر جان سلام! ما اینجا حالمام خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد.
این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد.
بهش گفتم که این گضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند،
‌ آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند
وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم. پدرت توی صفحه حوادت خوانده
بود که بیشتر اتفاقا توی 10 کیلومتری خانه ما اتفاق میافته. ما هم 10
کیلومتر اینورتر اسباب کشی کردیم.
اینجوری دیگر لازم نیست که پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه بدهد.
آدرس جدید هم نداریم. خواستی نامه بفرستی به همان آدرس قبلی بفرست.
پدرت شماره پلاک خانه قبلی را آورده و اینجا نصب کرده که دوستان و فامیل اگه خواستن
بیان اینجا به همون آدرس قبلی بیان
آب و هوای اینجا خیلی خوب نیست. همین هفته پیش دو بار بارون اومد.
اولیش 4 روز طول کشید ،‌دومیش 3 روز . ولی این هفته دومیش بیشتر از اولیش طول کشید
گضنفر جان،‌آن کت شلوار نارنجیه که خواسته بودی را مجبور شدم جدا جدا برایت پست کنم. آن دکمه فلزی ها پاکت را سنگین میکرد. ولی نگران نباش دکمه ها را جدا کردم وجداگانه توی کارتن مقوایی برایت فرستادم
پدرت هم که کارش را عوض کرده. میگه هر روز 800،‌ 900 نفر آدم زیر دستش هستن. از کارش راضیه الحمدالله. هر روز صبح میره سر کار تو بهشت زهرا،‌ چمنهای اونجا رو کوتاه میکنه و شب میاد خونه
ببخشید معطل شدی. جعفر خان کفاش رفته بود دستشویی حالا برگشت
اون یکی خواهرت هم امروز صبح فارغ شد. هنوز نمیدونم بچه اش دختره یا پسره .
فهمیدم بهت خبر میدم که بدونی بالاخره به سلامتی عمو شدی یا دایی
راستی حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصیت کرده بود که بدنش را به آب دریا بندازن.
حسن آقا هم طفلکی وقتی داشت زیر دریا برای مرحوم پدرش قبرمیکند نفس کم آورد و مرد!‌شرمنده
همین دیگه .. خبر جدیدی نیست
قربانت .. مادرت
راستی:‌گضنفر جان خواستم برات یه خرده پول پست کنم، ‌
ولی وقتی یادم افتاد که دیگه خیلی دیر شده بود و این نامه را برایت پست کرده بودم 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 22:36 :: نويسنده : پیام عب

وزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:

گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه !! 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 22:32 :: نويسنده : پیام عب

در یک شب سرد زمستانی یک زوج سال‌مند وارد رستوران بزرگی شدند. آن‌ها در میان زوج‌های جوانی که در آن‌جا حضور داشتند بسیار جلب توجه می‌کردند.

بسیاری از آنان، زوج سال‌خورده را تحسین می‌کردند و به راحتی می‌شد فکرشان را از نگاهشان خواند:

«نگاه کنید، این دو نفر عمری است که در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و چقدر در کنار هم خوشبختند».

پیرمرد برای سفارش غذا به طرف صندوق رفت. غذا سفارش داد، پولش را پرداخت و غذا آماده شد. با سینی به طرف میزی که همسرش پشت آن نشسته بود رفت و رو به رویش نشست.

یک ساندویچ همبرگر، یک بشقاب سیب‌زمینی خلال شده و یک نوشابه در سینی بود.

پیرمرد همبرگر را از لای کاغذ در‌آورد و آن‌را با دقت به دو تکه‌ی مساوی تقسیم کرد.

سپس سیب‌زمینی‌ها را به دقت شمرد و تقسیم کرد.

پیرمرد کمی نوشابه خورد و همسرش نیز از همان لیوان کمی نوشید. همین که پیرمرد به ساندویچ خود گاز می‌زد مشتریان دیگر با ناراحتی به آنها نگاه می‌کردند و این بار به این فــکر می‌کردند که آن زوج پیــر احتمالا آن 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 12:46 :: نويسنده : پیام عب

.داستان کوتاه درخشش سپید و خنک معشوق:

در سرزمین پروانه ها افسانه ای وجود دارد در مورد پروانه ای پیر. یک شب وقتی که پروانه پیر هنوز بسیار جوان بود، با دوستانش پرواز می کرد. ناگهان سرش را بلند کرد و نوری سپید و شگفت آور را دید که از میان شاخه های درختی آویزان است. در واقع، این ماه بود. ولی چون تمام پروانه ها سرگرم نور شمع و چراغ های خیابان بودند و همیشه به دور آنها می گشتند، قهرمان با دوستانش هرگز ماه را ندیده بود.
با دیدن این نور یک پیمان ناگهانی و محکم در او پیدا شد: من هرگز به دور هیچ نور دیگری به جز ماه چرخ نخواهم زد. پس هر شب، وقتی پروانه ها از مکان های استراحت خود بیرون می آمدند و به دنبال نور مناسب می گشتند، پروانه ما به سمت آسمان ها بال می گشود. ولی ماه، با این که نزدیک به نظـر می رسید، همیشه در ورای ظرفیت پروانه باقی می ماند. ولی او هرگز اجازه نمی داد که ناکامی اش بر او چیره شود و در واقع، تلاش های او هر چند ناموفق چیزی را برایش به ارمغان می آورد.
برای مدتی دوستان و خانواده و همسایگان و ساکنان سرزمین پروانه ها همگی او را مسخره و سرزنش می کردند. ولی همگی آنها با سوختن و خاکستر شدن در اطراف نورهای جزیی و در دسترسی که انتخاب کرده بودند در مرگ از او پیشی گرفتند.
ولی پروانه پیر در زیر درخشش سپید و خنک معشوق در سن بسیار بالا از دنیا رفت. 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 12:44 :: نويسنده : پیام عب

.گل سرخی برای محبوبم:

جان بلا نکارد" از روی نیکمت برخاست . لباس ارتشی اش را مرتب کرد وبه تماشی انبوه جمعیت که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد. او به دنبال دختری می گشت که چهره او را هرگز ندیده بود اما قلبش را می شناخت دختری با یک گل سرخ .از سیزده ماه پیش دلبستگی اش به او آغاز شده بود. از یک کتابخانه مرکزی فلوریدا با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود. اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشت هایی با مداد که در حاشیه صفحات آن به چشم می خورد. دست خطی لطیف از ذهنی هشیار و درون بین و باطنی ژرف داشت. در صفحه اول "جان" توانست نام صاحب کتاب را بیابد :دوشیزه هالیس می نل" . با اندکی جست و جو و صرف وقت او توانست نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند. "جان" بری او نامه ی نوشت و ضمن معرفی خود از او در خواست کرد که به نامه نگاری با او بپردازد . روز بعد "جان" سوار بر کشتی شد تا برای خدمت در جنگ جهانی دوم عازم شود. در طول یک سال ویک ماه پس از آن دو طرف به تدریج با مکاتبه و نامه نگاری به شناخت یکدیگر پرداختند. هر نامه همچون دانه ی بود که بر خاک قلبی حاصلخیز فرو می افتاد و به تدریج عشق شروع به جوانه زدن کرد. "جان" در خواست عکس کرد ولی با مخالفت "میس هالیس" رو به رو شد . به نظر "هالیس" اگر "جان" قلبا به او توجه داشت دیگر شکل ظاهری اش نمی توانست برای او چندان با اهمیت باشد. وقتی سرانجام روز بازگشت "جان" فرا رسید آن ها قرار نخستین دیدار ملاقات خود را گذاشتند: 7 بعد از ظهر در ایستگاه مرکزی نیویورک . هالیس نوشته بود: "تو مرا خواهی شناخت از روی رز سرخی که بر کلاهم خواهم گذاشت.". بنابراین راس ساعت 7 بعد از ظهر "جان " به دنبال دختری می گشت که قلبش را سخت دوست می داشت اما چهره اش را هرگز ندیده بود. ادامه ماجرا را از زبان "جان " بشنوید: " زن جوانی داشت به سمت من می آمد بلند قامت وخوش اندام - موهای طلایی اش در حلقه هایی زیبا کنار گوش های 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 12:40 :: نويسنده : پیام عب

1000بار900جمله ی عاشقانه را در 800 جای مختلف به 700 زبان و با 600 شکل پیش 500نفر طرح کردم و400 تای آن ها 300 جمله را به 200 زبان در 100 برگ ترجمه کردند90 تای آن ها را در 80 روز روزی 70 دفعه برای خودم نوشتم60 تای آن ها را آموختم50 بار 40روز روزی 30 دفعه تکرار کردم 20 بار 10 سوال به مدت 9 روز تکرار کردم به 8 سوال 7بار 6جواب دادم در فاصله ی5روز دارای 4بار 3جا در مدت 2 روز تو را دیدم و عاشقانه نگاهت کردم تا روزی برسد که من یک بار بگویم دوستت دارم 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 12:39 :: نويسنده : پیام عب

سید بخاطر کی زنده هستی؟


با اینکه دلم می خواست با تمام وجودم


داد بزنم : به خاطر تو


بهش گفتم: بخاطر هیچ کس


پرسید: پس به خاطر چی زنده هستی؟


با اینکه دلم فریاد می زد به خاطر تو


با یک بغض غمگین


گفتم : به خاطر هیچ چیز


ازش پرسیدم: تو به خاطر کی زنده هستی؟


در حالیکه اشک در چشمانش جمع شده بود

 

گفت: بخاطر کسی که به خاطره هیچ زنده است

 

 

 

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 12:39 :: نويسنده : پیام عب

اسپانیایی ها میگن : "عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلندتر است "ایتالیایی ها میگن: "عشق یعنی ترس از دست دادن تو ! " ایرانی ها میگن : "عشق سوء تفاهمی است بین دو احمق که با یک ببخشید تمام میشود ...

 

 

نامه ی چارلی چاپلین به دخترش : تا وقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدن عریان خودت را نشان نده هیچ وقت چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد گریان مکن قلبت را خالی نگاه دار اگر هم روزی خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن که فقط یک نفر باشد و به او بگو که تو را بیشتر از خودم و کمتر از خدا دوست دارم زیرا که به خدا اعتقاد دارم و به تو نیاز ...

 

روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد.

روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد.
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفت ه بود؟ و سنگینی بغضی راه کلامش بست.
سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت:ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمین مار پر گشودی.
گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی! اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت ...
های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد ...

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 12:37 :: نويسنده : پیام عب

عشق را دوست دارم
اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد بهت قول نمیدم که می خندومت ولی می تونم باهات گریه کنم اگه یه روز نخواستی به حرفهام گوش بدی خبرم کن........قول می دم که خیلی ساکت باشم اگه یه روز خواستی در بری بازم خبرم کن......قول نمی دم که ازت بخوام وایسی اما میتونم باهات بدوم اما.....................اگه یه روز سراغم رو گرفتیو خبری نشد..........سریع به دیدنم بیا حتمآ بهت احتیاج دارم

 


 

 

یک

پنجره برای دیدن

 

یک پنجره برای شنیــــــــــــــــــدن

 

یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــــــــــــــــــــــــی

 

در انتهای خود به قلب زمین می رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــد

 

و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنـــــــــــــــــــــــگ

 

یک پنجره که دست های کوچک تنهایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی را

 

از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

 

سرشار می کنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

 

و می شود از آنجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

 

خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد

 

یک پنجره برای من کافیســــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

 

*ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ*ـــ ـــــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــ ـــــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*

 

*ــــــــــــــــــــــــــــــ*ــــــ ـــــ ــــ ـــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*

 

*ـــــــــــــــــــــــــ *ــــ ـــ ــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــ*

 

*ـــــــــــــــــــــــــ*ــ ـــ ـــ ـ*ـــــــــــــــــــــــــــــ*

 

*ــــــــــــــــــــــ*ـ ـ*ـــــــــــــــــــــــ*

 

*ـــــــــــــــــــــ*ــــــــــــــــــــ*

 

*ـــــــــــــــــــــــــــــ*

 

*ــــــــــــــــ*

 

*ــــــ*

 

*

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 12:36 :: نويسنده : پیام عب

دلم برات تنگ شده.....اما من...من میتونم این دوری رو تحمل کنم... به فاصله ها فکر نمیکنم ...... میدونی چرا؟؟ آخه... جای نگاهت رو نگاهم مونده.....هنوز عطر دستات رو از دستام میتونم استشمام کنم....رد احساست روی دلم جا مونده ... میتونم تپشهای قلبت رو بشمارم...........چشمای بیقرارت هنوزم دارن باهام حرف میزنن.......حالا چطور بگم تنهام؟؟چطور بگم تو نیستی؟؟چطور بگم با من نیستی؟؟آره!خودت میدونی....میدونی که همیشه با منی....میدونی که تو،توی لحظه لحظه های من جاری هستی....آخه...تو،توی قلب منی...آره!تو قلب من....برای همینه که همیشه با منی...برای همینه که حتی یه لحظه هم ازم دور نیستی...برای همینه که میتونم دوریت رو تحمل کنم...آخه هر وقت دلم برات تنگ میشه...هر وقت حس میکنم دیگه طاقت ندارم....دیگه نمیتونم تحمل کنم...دستامو میذارم رو صورتم و یه نفس عمیق میکشم....دستامو که بو میکنم مست میشم...مست از عطر ت. صدای مهربونت رو میشنوم ...و آخر همهء اینها...به یه چیز میرسم.....به عشق و به تو.....آره...به تو....اونوقت دلتنگیم بر طرف میشه...اونوقت تو رو نزدیکتر از همیشه حس میکنم....اونوقت دیگه تنها نیستم
حالا من این تنهایی رو خیلی خیلی دوسش دارم.. به این تنهایی دل بستم...حالا میدونم که این تنهایی خالی نیست...پر از یاد عشقه.. پر از اشکهای گرم عاشقونه ... 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 12:36 :: نويسنده : پیام عب

جلسه محاکمه عشق بود

 

و عقل قاضی ، و عشق محکوم ....

 

به دلیل تبعید به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع کرد به طرفداری از عشق ، آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی وشما پاها که همیشه در آرزوی رفتن به سویش بودید حالا چرا اینچنین با او مخالفید ؟

همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند ، تنها عقل و قلب در جلسه ماندند عقل گفت: دیدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحیرم با وجودی که عشق بیشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز از او حمایت میکنی !؟ قلب نالید و گفت: من بی وجود عشق دیگر نخواهم بود و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه کار ثانیه قبل را تکرار میکند و

 

 

فقط با عشق میتوانم یک قلبی واقعی باشم 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 12:34 :: نويسنده : پیام عب

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.

زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم.
مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره.
زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم.
مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری.
زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی.
مرد جوان: منو محکم بگیر.
زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری.
مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.

روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود. برخورد موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید. در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند. دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد.

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
موضوعات
پيوندها